روز اول:
شامگاه چهارشنبه حوالی ساعت ۲۰:۳۰ در ترمینال جنوب جمع شدیم و بعد از جدا کردن چرخها از دوچرخهها و بارگیری حوالی ساعت ۲۱:۳۰ حرکت آغاز شد. مسیر حدوداً ۵۷۰ کیلومتری تهران تا راهدارخانه روستای بودالالو به گپ و گفت اولیه و آشنایی و خوردن و خواب و گردندرد و دوباره خواب گذشت. در بدو پیاده شدن از اتوبوس خنکی متمایل به سرما و باد شدید منطقه استقبال گرمی از تیم کردند. علیرغم انذارهای متعدد محلیها و رانندگان نیسان پس از صرف صبحانه و سر هم کردن دوچرخهها و اندکی هم گرم کردن با دلی آرام و قلبی مطمئن و … شروع به رکاب زدن کردیم. از همان اوایل مسیر محو زیبایی دشتهای سرسبز منطقه با سمفونی آواز پرندگان در پسزمینه شدیم. اما رکاب زدن در شیب تند مسیر بودالالو تا عباسآباد کم کم بدنها را گرم و لباسها را سبک کرد. نهایتاً بعد از حدود ۲ ساعت و نیم رکابزنی به دریاچه زیبای نئور رسیدیم. مدتی را صرف تجدید قوا و عکاسی و بردن حظ وافر از منظره اعجابانگیز دریاچه کردیم. در همین اثنا دوست خوبمان از اردبیل با خودرو خودش را به ما رسانده و ضمن خوشآمدگویی ما را با هندوانهای خنک و شیرین به فیض رساند. مجدداً شروع به رکاب زدن کردیم و شیبهای مردافکن منطقه نئور را به سمت بالا رکاب زدیم و زدیم تا حوالی ظهر در ارتفاع حدوداً ۲۸۰۰ متری از سطح دریا مشغول صرف ناهار شدیم. با توجه به وضع هوا بدون فوت وقت مسیر را به سمت سوباتان در پیش گرفتیم. اما در این قسمتها با توجه به شیب تند و تضعیف قوای جسمانی در بعضی قسمتها مجبور شدیم از دوچرخهها پیاده شده و به مسیر ادامه بدهیم. در قسمتهای انتهایی مسیر مناظری را دیدیم و عکاسی کردیم که در کمتر جایی از این خاک پهناور میتوان مشابه آن را دید. پس از استقامت مثالزدنی تیم در صعود به مرتفعترین قسمت مسیر، وارد سراشیبیهای تند و سنگلاخی شدیم که خوشبختانه با وجود دو سه مورد زمینخوردگی، اتفاق بدی نیفتاد و در نهایت به روستای ییلاقی و زیبای سوباتان رسیدیم. به سمت کلبهای که قرار بود شب را در آن صبح کنیم رفتیم و به استراحت، خوردن و لهو و لعب پرداختیم.
روز دوم:
صبح جمعه پس از صرف صبحانه در رنگها و طرحها و طعمهای مختلف، مختصری گرم کردیم و به سمت روستای آقاولر رکاب زدیم. در روز دوم صعود کمتری داشتیم و بعد از رکاب زدن در مراتع رؤیایی اطراف سوباتان و آقاولر بیشتر مسیر به سراشیبیهای تند و سنگلاخی گذشت تا کم کم وارد جنگل شدیم. هوا هم به تدریج گرمتر و مرطوبتر میشد. تقریباً در میانه مسیر مشغول صرف ناهار شدیم و چون به مسیر آسفالته رسیده بودیم با سرعت هر چه تمامتر به سمت دریا رکاب زدیم. در ساحل دریای خزر مشغول خوشگذرانی بودیم که دوست خوبمان از اردبیل این بار با دوچرخه و به همراه سه رکابزن جوان به ما ملحق شده و پذیرایی گرمی از ما کردند. شام را در رستوران کمرونق ولی باصفایی در مرکز شهر تالش خوردیم و چون از اکرام فروشندگان بدقول بلیط ناامید شدیم، به اقبال بلند خودمان روی آورده و حوالی ساعت ۲۲:۳۰ به سمت تهران برگشتیم.
- داشتن تمرین و پیش برنامه برای افزایش توانایی و همچنین هماهنگی هرچه بیشتر تیم توصیه میشود. این برنامه یک برنامه در 2 روزه پرفشار بود و نیاز است که آمادگی جسمانی کافی برای رکابزنی وجود داشته باشد و همچنین تیم از شناخت کافی برخوردار باشد.
- شرح وظایف به صورت کامل و شفاف انجام شود. چون امکان دارد تیم به صورت کامل وظایف خود را در برنامه ندانند و باعث بروز ناهماهنگی در تیم شود.
- جلودار و جی پی اس تیم باید ریتم تیم را حفظ کرده و مانع عبور سایر افراد تیم از جلودار شوند.
- استفاده از بیسیم کمک شایانی به هماهنگی اعضا خواهد کرد.
- پرسش از افراد محلی کمک شایانی به شناخت از منطقه خواهد داشت. اما مطلع باشید که شما تصمیم گیرنده نهایی هستید و با بررسی دقیقتر اطلاعات میتوانید تصمیم مناسبتری اتخاذ نمایید. چون امکان دارد فردی که خارج از تیم، محلی یا … باشد شناخت درستی از تیم و مسیر مورد نظر نداشته باشد. در مدت برنامه چندین بار وانت سواران توصیه به بازگشت به علت وجود برف و گل به ما کردند.
- گرفتن خانه از طریق اپلیکیشن دیوار یا بعضی وبسایتها… با اینکه هزینه پایینتری دارد، اما باید ریسکهای اجاره از یک محل غیر رسمی را به جان خرید. اما در مناطق توریستی مانند سوباتان شما امکان خرید را بیشتر از وبسایتها یا راننده و افراد محلی خواهید داشت.
حتما از قبل بلیتهای خود را رزرو کنید و یا اگر با ترمینالی بسته اید، آن فرد مورد اعتماد شما باشد. در این برنامه، تعاونی 16 تالش به علت دندان گردی ای که داشتند، موجب خرید بلیت با قیمت بالاتر از مصوب و همچنین سردرگمی چند ساعته تیم شدند.
باتشکر از وقتی که گذاشتین
سید امیررضا احمدی
اردیبهشت1402