روز اول:
با هماهنگی های صورت گرفته تعداد 10 نفر بامداد پنجشنبه با تاخیر یک ساعت و نیمه به دلیل شرایط مشوش تهران به دلیل اعتراضات، ساعت 2:30 از میدان ونک به سمت روستای میانا واقع در شهرستان ساری حرکت کردیم. تعداد شرکت کنندگان در برنامه 14 نفر بود ولی با نظر سرپرست 4 نفر از نفرات با ماشین شخصی ساعت 19 روز قبل به سمت روستا حرکت کردند تا در مینی بوس جای کافی برای استراحت بقیه نفرات فراهم بشود.
ساعت 8:30 به امام زاده ی روستای میانا به ارتفاع تقریبی 1100 متر رسیدیم.
با توجه به استفاده ی تعدادی از دوستان از سرویس بهداشتی امام زاده و آماده سازی کوله ها و گرم کردن ساعت 9 آماده ی عزیمت به سمت کمپ شب اول شدیم (شکل1).
از آنجا که راه زیادی تا کمپ در پیش داشتیم از همان ابتدا تمام نفرات با سرعت خوبی حرکت می کردند و سرعت تیم دائما توسط سرپرست چک میشد. هوا آفتابی و کمی گرم بود. تا اول ترک سبز رنگ، مسیر به صورت جاده بود و دو چالش کوچک به دلیل موانع سر راه وجود داشت (شکل4).
در حین عبور از ترک سبز رنگ در پاکوب بودیم. ولی ترک سبز رنگ در فایل GPS دقیق نیست و در نقطه ای که در شکل 5 مشخص شده است از پاکوب که به سمت پایین میرفت خارج شدیم تا به نقطه ی 2r0 که جاده بود برسیم.
بعد از رسیدن به نقطه 2r0 تا چشمه تلار جاده ی جنگلی در پیش داشتیم که کف جاده سفت بود و بستر آن نسبتا با خورده سنگ پوشیده شده و در صورت بارش لیز و گلی نمیشود. چالشی که در روز اول با آن رو به رو بودیم جاده ای طولانی و نخوردن به غروب خورشید بود که سرپرست عزیز برنامه این مورد را به نحو خوبی انجام داد و دائم با گوش زد کردن به بچه ها سرعت تیم را به حد مطلوبی نگه داشت تا با حداکثر سرعت به چشمه تلار برسیم.
بعد از رسیدن به چشمه یک ساعتی (14:30 تا 15:30) نهار خوردیم تا خستگی بچه ها در بره و شروع به ادامه دادن کردیم.
از چشمه تلار تا کمپ کم کم هوا داشت تاریک می شد و از حدود نقطه ی 2r5 جاده تموم شد و وارد جنگل راش شدیم. گام برداشتن در جنگل راش به دلیل پوشیده شدن توسط برگ ها و ایجاد بستر نسبتا نرم لذت بسیاری داشت و در زمانی که به جنگل راش رسیدیم دیگر خورشید در آسمان نبود ولی هنوز آسمان روشن بود، با این حال درخت های تنومند و سترگ خساست خودشون رو نشون میدادن و مانع رسیدن نور درست و حسابی به ما میشدن (شکل7). پس از اتمام جنگل راش که در ترکی که در شکل 7 نشان داده شده قابل مشاهده هست، به بافتی خاکی رسیدیم که دیگر خبری از درختان بزرگ نبود. در بعد از ظهر روز اول هوایی ابری با مقدار کمی بارش پیش بینی شده بود که خوشبختانه بارش نداشتیم. به دلیل بستر خاکی از بعد از جنگل راش تا کمپ در صورت بارش بستری لیز و گلی ایجاد می شد که آبستن حوادث زیادی بود. با ادامه دادن مسیر در نهایت خورشید به طور کامل آسمان را ترک کرد و نیازمند روشن کردن هدلامپ شدیم و درنهایت در ساعت 6:30 به محل کمپ رسیدیم (شکل8).
در محل کمپ دو کلبه وجود داشت. سال پیش که بچه ها به این محل آمده بودن کلبه ها پر بود فلذا بر طبق نظر سرپرست همراه تیم چادر بود و هم چادری ها مشخص شده بودند. ولی با رسیدن به محل کمپ فهمیدیم تاسمون جفت شیش اومده و کلبه ها خالی هستن. یکی از کلبه ها بخاری داشت که بچه ها با جمع آوری چوب راهش انداختن و شروع به تمدن سازی کردن. شب سردی بود و در نهایت تعدادی از بچه ها در کلبه ای که بخاری نداشت خوابیدن (شکل 8).
روز دوم:
روز دوم، روز خاصی بود و باید با همکاری تیمی هرچه سریعتر به قله صعود میکردیم و برمیگشتیم. از ظهر روز دوم رعد و برق و بارش پیش بینی شده بود. با نظر سرپرست توانای برنامه ساعت 4 صبح جمعه 6 آبان از محل کمپ شروع به حرکت کردیم. تعدادی از بچه ها در محل کمپ موندن و تعداد 8 نفر عازم قله شدیم. هدلامپ ها روشن بود و از پاکوب مسیر با شیب حدود 40 درجه بالا میرفتیم.
چالش اصلی روز دوم برنامه شیب 40 درجه ای بود که از سه قسمت تشکیل شده بود: پاکوب، پاکوب ریزشی با سنگ های سست، دست به سنگ.
با شروع پاکوب ریزشی که در شکل 9 نشان داده شده است با نظر سرپرست با کمترین فاصله از هم حرکت کردیم تا از هرگونه اتفاق حاصل از پرت شدن سهوی سنگ توسط همنورد ها جلوگیری کنیم.
پس از پاکوب ریزشی که با سنگ های نسبتا بزرگ سستی هم همراه بود، به قسمت دست به سنگ مسیر رسیدیم. دست به سنگ چالش خاصی ندارد و افرادی که با دست به سنگ شدن آشنایی نداشته باشند با مراقبت، توانایی رد کردنش رو دارن.
با افتادن دوباره در پاکوب تا قله چالش خاصی وجود ندارد (شکل 10). با ادامه ی مسیر به کلبه ای رسیدیم که چشمه ای در پایین آن گزارش شده بود که آبی نداشت.
در نهایت ساعت 9 صبح یک ساعت زودتر از زمان پیش بینی شده به قله 3620 متری خرونرو رسیدیم.
مطابق پیش بینی موقع برگشت تراکم ابرها در پایین دست شروع به افزایش کرد و با بیشترین سرعت مسیر برگشت رو طی کردیم. به دلیل اینکه قله ی خرونرو قله ای سنگی هست هنگام پایین آمدن از قله و افتادن دوباره در پاکوب چالش کوچکی داشتیم. چالش های اصلی مسیر برگشت رسیدن به محل کمپ با بیشترین سرعت قبل از شروع بارش و همچنین پایین آمدن از همان شیب 40 درجه بود.
در نهایت با مدیریت خوب سرپرست به اهداف خود رسیدیم و نزدیک محل کمپ بود که باران شروع به باریدن گرفت. به دلیل بارش باران پاکوب نزدیک محل کمپ گل و بسیار لیز شد، به همین دلیل مجبور به عبور از بستر های با پوشش چمن شدیم.
درنهایت ساعت 13 به کمپ رسیدیم و استراحتی کردیم ونهاری خوردیم و دلی از عزا درآوردیم و ساعت 14 عازم روستای سنگده شدیم. هنگام استراحت بارش خفیفی منطقه رو فرا گرفته بود
در مسیر برگشت تا رسیدن به جاده به دلیل بارش زمین گلی و بسیار لیز شده بود که با نظارت سرپرست منظم و پشت سر هم حرکت کردیم و این قسمت از مسیر رو پشت سر گذاشتیم. خوشبختانه در مسیر برگشت بارش خاصی نداشتیم و تا روستای سنگده برنامه به پیاده روی همگانی تبدیل شد.
به امید دیدار همه شما عزیزان در برنامه های کوهساران
سرپرست برنامه : عنابستانی
نویسنده گزارش برنامه: عرفان گودرزی
تاریخ برگزاری: 5و6 آبان 1401
گالری تصاویر (برای بزرگنمایی روی تصاویر کلیک کنید):