بخش پنجم: توضیحات برنامه
قرار چهارشنبه شب ( سوم آبان) ساعت ۲۲ در تریمنال غرب بود. بچهها یکی یکی با کولههای سنگینشان میآمدند. وقتی همگی در سالن ترمینال جمع شدیم به محل سکوی سوار شدن رفتیم و با یک دستگاه اتوبوس VIP به سمت اردبیل حرکت کردیم. پس از گذشت حدود ۸ ساعت و خوابی نسبتا خوب در اتوبوس در ساعت ۶:۵۰ به میدان ایثار رسیدیم. خنکای صبح اردبیل در وجود همه نفوذ کرده بود. تا آمدن نیسان آبی که قرار بود ما را تا دریاچه سوها ببرد، از دیدن دورنمای قله سبلان پوشیده از برف لذت میبردیم. پس از قرار دادن کولهها در ماشین ساعت ۷:۳۰ به سمت شهرستان نمین که میزبان یکی از شگفتیهای استان اردبیل یعنی دریاچه سوها است، حرکت کردیم. این دریاچه با آبوهوای خنک و دلپذیر در فصل تابستان جاذب گردشگران است. دریاچه سوها ( به معنی آبها) در شهرستان نمین در ۳۵ کیلومتری شرق اردبیل قرار دارد و محل تامین آب روستای سوها در ۴ کیلومتری آن است. عمق دریاچه در قسمت میانی ۶ متر و پهنای آن ۰.۵ کیلومتر و طول آن ۱.۵ کیلومتر است. اطراف آن محل رویش گلهای بابونه وحشی است.
با عبور از روستای نیارق در مسیر رسیدن به دریاچه مزرعههای سبزی و آسمان آبی با لکههای زیبای ابر چشمها را نوازش میداد. استشمام هوای پاک آنجا باعث شد تا ساعت ۸:۱۵ توقف کوتاهی برای صرف چای داشته باشیم. ساعت ۹:۱۵ کنار دریاچه بودیم. پس از خوردن صبحانه و گرم کردن پیمایش خود را از جایی که نقطه آغازین رویش جنگلهای گیلان است شروع کردیم. پس از عبور از جنگلهایی که رنگ و بوی پاییزی به خود گرفته بود در محل مناسبی برای استراحتی کوتاه و معارف ایستادیم و مجدد راهمان را پیش گرفتیم. با عبور از دالان بهشت و لذتی که از اینهمه زیبایی میبردیم در ساعت ۱۳:۱۵ برای ناهار توقف کردیم. بعد از آن با استراحتهایی برای عکاسی و بالا رفتن از قلعهی سر راهمان، ساعت ۱۹:۳۰ به محل کمپ در نزدیکی یک روستا رسیدیم. در محلی امن چادرها را برپا کردیم و بعد از سرد کردن مشغول آمادهسازی شام شدیم. با اعلام سرپرست ساعت ۲۲:۰۰ خاموشی اعلام شد و همگی زیر آسمانی پر از ستاره و زیبا خوابیدیم تا فردا را پرانرژی شروع کنیم.
روز دوم: ساعت ۶:۰۰ بیدار باش بود. پس از خوردن صبحانهای گرم مشغول جمعآوری چادرها و کولهها شدیم. بعد از گرم کردن ساعت ۸:۱۵ حرکتمان را به سمت آبشار لاتون شروع کردیم. این آبشار که در انتهای غربی استان گیلان و در ۱۵ کیلومتری جنوب غربی آستارا قرار دارد، با ارتفاع ۱۰۰ متر یکی از مرتفعترین آبشارهای کشور و یکی از ۳۰ آبشار بلند جهان است. آبشار لاتون از قله اسپیناس سرچشمه میگیرد و پس از سرازیری به رودخانه لوندویل درنهایت به دریاچه خزر میریزد. این آبشار در سال ۱۳۹۹ ثبت ملی شدهاست. مسیر پیمایش به سمت آبشار لاتون دارای طبیعتی بکر با درختان وحشی و حیات وحش غنی است. با یک استراحت ۱۰ دقیقهای در بین راه حدود ساعت ۱۰:۱۵ کنار آبشار رسیدیم. پس از یک توقف حدودا ۱ ساعته کنار آبشار و گرفتن عکس به سمت روستای کوته کومه راهمان را ادامه دادیم. ناگفته نماند که روز دوم هوا گرم بود و بچهها از فرصت استفاده کردند و در پایین آبشار تنی به آب زدند. حدود ساعت ۱۳:۳۰ بود که برای ناهار کنار یک چشمه و چند خانهی روستایی توقف کردیم. زیر یک درخت زیراندازها را انداختیم و مشغول آمادهسازی ناهارهایمان شدیم. بعد از ۱ ساعت استراحت با کولههایی که مقداری سبک تر شده بود به اشتیاق زودتر رسیدن به نیسان آبی از دل جنگلها عبور کردیم، چندجا مجبور شدیم از میان رودخانه عبور کنیم. قهوهخانهی بین راه وسوسهمان کرد تا با نوشیدن چای گرم خستگی راه را از تنمان بیرون کنیم. ساعت ۱۶:۰۰ از کنار قهوهخانه حرکت کردیم و ساعت ۱۸:۰۰ در روستای کوته کومه که در زبان تالش به معنای خانهی کوچک است، به نیسان رسیدیم. بعد از سرد کردن و بار زدن کولهها به سمت رستورانی در شهر آستارا راه افتادیم. پس از خوردن شام ساعت ۲۱:۴۵ از فرصت کمی که داشتیم حسن استفاده را کردیم و به ساحل رفتیم. دین دریا حتی در شب هم زیباییهای خاص خودش را دارد. راه رفتن روی ماسههای ساحل خستگی پیمایش این دو روز را از پاهایمان به در کرد. درنهایت ساعت ۲۳:۰۰ به ترمینال رسیدیم و اتوبوس ساعت ۲۳:۳۰ به سمت تهران حرکت کرد. ساعت ۷:۰۰ صبح شنبه در ترمینال آزادی از یکدیگر خداحافظی کردیم و با امید دیدار در برنامههای بعدی از هم جدا شدیم.