توضيحات برنامه
چهارشنبه شب ساعت 23:45 دقیقه از تهران (میدان آزادی) در قالب گروه های سه نفری با تاکسی بین شهری (ماکسیم) به سمت شهر رشت حرکت کردیم. در مسیر جاده بره سر- توتکابن در روستای توتکابن در پمپ بنزین خانی پیاده شدیم و پس از مدت کمی انتظار برای رسیدن نیسان ها و رسیدن سایر اعضای تیم، سوار نیسان شدیم و به سمت ابتدای مسیر حرکت کردیم. پس از خوردن صبحانه در هوای مطبوع و دلچسب و منظره زیبای بهاری، مراسم معارفه را پس از گرم کردن انجام داده و سپس با برداشتن کوله ها ساعت 8:30 شروع به حرکت کردیم. مسیر بسیار زیبا و با شیب مثبت را طی کردیم. در طول مسیر قطره های کوچک باران کم و بیش به صورتمان میخورد و باد سردی و پرقدرتی می وزید. حدود ساعت 10:14 به چشم اندازی بسیار زیبا رسیدیم که از بالا اشراف کاملی به جنگل های متراکم داشت. گروه مدتی را با دیدن این مناظر دلچسب سپری کرده و پس از خوردن تنقلات و آب و کمی استراحت و گرفتن عکس به مسیر خود ادامه داد. از این قسمت مسیر سرپایینی شروع شده و به سمت محل شبمانی حرکت کردیم. قبل از رسیدین به محل کمپ حدود ساعت 12:05 در محلی زیبا استرحت کردیم و آماده رد شدن از شیب بسیار تندی شدیم. در این قسمت با توجه به بارش باران، زمین کمی لغزنده و گل آلود بود که با توجه به شیب تند این قسمت مسیر، سرعت تیم را کاهش داده بود. زیبایی بی نظیر مسیر، کوه هایی که به سمت آسمان کشیده شده و درختان سرسبز که از دل سنگ های سرسخت خودنمایی میکردند، عبور سخت از مسیر را لذت بخش کرده بود. پس ازعبور از این شیب تند در پایین مسیر استراحت کردیم و سپس به سمت محل کمپ حرکت کردیم. کمی قبل از رسیدن به محل کمپ یک چشمه بود که پس از نوشیدن کمی آب به راه خود ادامه دادیم. دو نفر از اعضای تیم با نظر سرپرست با سرعت بیشتر به سمت کلبه ها حرکت کردند تا بتوانند این کلبه ها قبل از پر شدن، برای شبمانی در اختیار تیم بگذارند. سایر افراد تیم با همان سرعت سابق به سمت محل کمپ حرکت کردند. حدود ساعت 15:00 به ییلاق کفترخوانی رسیدیم. تنها یک کلبه خالی و در دسترس بود و در نتیجه با توجه به تعداد اعضای تیم محلی در نزدیکی کلبه و چشمه انتخاب کرده و چادر زدیم و پس از استراحتی کوتاه برای خوردن ناهار آماده شدیم. پس از معاشرت و شنیدن اطلاعات جالب از یکی از اعضای تیم، حرکات ساده یوگا انجام دادیم و آماده جمع کردن چوب برای روشن کردن آتش شدیم. یکی از اعضای خلاق تیم، ایده جالبی برای انتخاب محل آتش داشت به طوری که به محیط زیست آسیب نرسد و با توجه به باد شدید در محل کمپ، این باد به کمک آتش بیاید. پس از آواز خواندن های دسته جمعی و بازی و سرگرمی دور آتش، روز اول به زیبایی هرچه تمام تر به اتمام رسید. باد شدیدی در این منطقه وجود داشت به طوری که در صورت عدم نصب صحیح چادر امکان جابه جایی چادر توسط باد وجود داشت. مسیر روز اول به غیر از قسمت پر شیب گل آلود بسیار کوتاه چالش خاصی نداشت.
روز دوم:
حوالی ساعت ۶ بیدار شدیم و صبحانه خوردیم و چادرهارو جمع و جور کردیم. بعدش عکس دسته جمعی گرفتیم و حوالی ساعت ۸ گرم کردیم و به طرف پائین راه افتادیم.دوتا سرپایینی خیلی شدید توی مسیر بود و توش حدودا یکساعت استراحت داشتیم.بین ساعت یک تا یک و نیم به رودخونه اول رسیدیم.حدودا ساعت دو و نیم به روستا رسیدیم و از یکی از محلی ها آب گرفتیم همونجا حدودا تا چهار و نیم ناهار خوردیم. از اونجا به طرف امامزاده راه افتادیم و حدودا ساعت ۷ سوار وانت شدیم و ادامه مسیر رو تا امامزاده با وانت رفتیم. ساعت ۸ رسیدیم به امامزاده و اونجا تا ساعت ۱۲ شام خوردیم و با اتوبوس برگشتیم.