

توضيحات برنامه
روز جمعه، ۲۶ اردیبهشت، برنامهی پیمایش مسیر زیبای روستای آهار تا شکرآب با همراهی گروه کوهنوردی برگزار شد. از آنجایی که تصمیم گرفته بودیم صبحانه و ناهار گروهی داشته باشیم از روز قبل درگیر هیجان و آمادهسازی وسایل بودیم و روز پیمایش با انرژی از خواب بیدار شدیم تا به یکی از خاطرهانگیزترین برنامههای طبیعتگردی برویم.
با وجود هوای نیمهابری و خیابانهای خلوت اول صبح، اعضای گروه از ساعت 6 کم کم در محل قرار که درب غربی دانشگاه در خیابان ولیعصر بود جمع شدیم، کولهها و وسایل را داخل ماشین گذاشتیم و منتظر رسیدن بقیه بودیم. هوا صاف و دلپذیر بود و روحیهی همه عالی.
در ساعت ۶:۳2 سرپرست گروه به جمع ما اضافه شد و تا حدود ساعت ۶:3۶ تقریبا همهی اعضا حاضر شده بودند. بعد از سوار شدن در اتوبوس، حضور و غیاب انجام شد و در همین حین یکی از اعضا که کمی دیر رسیده بود، به جمع اضافه شد. در مجموع با 20 نفر و در ساعت 6:43 به سمت یک ماجراجویی هیجان انگیز حرکت کردیم.
برای گرم شدن فضا، بین راه با معرفی اعضا و یک بازی پانتومیم سرگرم شدیم. اعضا به دو گروه دهنفره تقسیم شدند. تا حدود ساعت ۸ صبح بازی ادامه داشت و گروه دوم با ۷۳ امتیاز، در مقابل گروه اول با ۶۸ امتیاز، پیروز شد. در طول مسیر از مناظر سرسبز جاده، باغهای اطراف و ویلاهای مسیر لذت بردیم.
ساعت ۸:۰۶ به جادهمنتهی به روستای زیبای آهار رسیدیم. وسایل اضافی را داخل ماشین گذاشتیم، بارها را تقسیم کردیم، کولهها را سبک کردیم و بعد از انجام سرشماری، رأس ساعت ۸:۲5 دقیقه حرکت خود را از پای اتوبوس به سمت روستای آهار آغاز کردیم. پیاده روری سبکی کردیم و ساعت 8:44 یکی از اعضای گروه که با خودرو شخصی آمده بود به ما ملحق شد و کمی بعد، به ورودی روستای آهار رسیدیم. در ورودی روستا که یک سرویس بهداشتی و یک سوپر مارکت بود توقفی کوتاه داشتیم و بعد از تهبندی و استفاده از سرویس و تهیه وسایل مورد نیاز در ساعت 8:59 دوباره به راه افتادیم.
همانطور که در سکوت و آرامش اول صبح روستای آهار قدم میزدیم از دیدن بافت قدیمی و کوچههای باصفای روستا لذت میبردیم. همچنین از لوکیشن فیلمبرداری فیلم مارمولک هم دیدن کردیم. بعد از اینکه از روستا خارج شدیم در ساعت 9:21 برای گرم کردن توقفی کوتاه داشتیم. بعد از اینکه کمی نرمش کردیم و گرم شدیم سرپرست توضیحاتی درباره مسیر و نحوه حرکت داد و صف بچهها را مرتب کرد و در ساعت 9:27 دوباره به راه افتادیم.
در مسیر، زیر سایه درختهای گیلاس باغ های اطراف و با صدای دلنشین حرکت آب رودخانه که هممسیر ما بود حرکت میکردیم و از هوای دلچسب لذت میبردیم. با وجود اینکه در فصل گردافشانی درختان بودیم و باد هم میوزید اما هوا بسیار مطبوع و خنک بود. در ساعت 9:45 از مسیر پاکوب خارج شدیم و در حاشیه رودخانه جایی برای خوردن صبحانه انتخاب کردیم و مشغول خارج کردن وسایل از کولهها شدیم.
بعد از روشن کردن گازها، مشغول درست کردن املت و چای برای صبحانه شدیم و همزمان از انرژی کارگروهی و کمک همه بچهها لذت میبردیم. صبحانهی بسیار لذیذی در کنار دوستان صرف کردیم که صدای آب رودخانه و هوای دلچسب هم این خاطره را دلانگیزتر کرد. در ساعت 10:30 بعد صرف صبحانه و گرفتن عکس و فیلم، وسایل را دوباره به کولهها بازگرداندیم و زبالهها را جمعآوری کردیم و با خود بردیم. ساعت 10:45 از پای رودخانه به سمت مسیر پاکوب حرکت کردیم و بعد از اینکه دوباره سرپرت صف بچهها را مرتب کرد و سرشماری کردیم در ساعت 10:50 به سمت امامزاده شکرآب حرکت کردیم.
تا رسیدن به امامزاده مسیر بسیار زیبایی را طی کردیم. چند بار در مسیر توقفهای کوتاه داشتیم برای نفسگیری و پر کردن آب از سرچشمه. چندین بار هم موتور و اسب اهالی منطقه از کنار ما رد شدند که چون مسیر باریک بود مجبور به توقف میشدیم. متوجه شدیم از زمانی که از روستای آهار خارج شدیم آنتن نداریم و تا زمانی که دوباره به آهار برگشتیم نتوانستیم خبری از خودمان به خانوادهها و پشتیبان گروه بدهیم.
در نهایت در ساعت 11:55 به آمامزاده شکرآب رسیدیم. در محل امامزاده جایی برای استراحت افراد و گروهها وجود داشت و افراد زیادی در آنجا توقف کرده بودند. ما هم برای استراحت و استفاده از سرویس بهداشتی در امامزاده توقف کردیم. بعد از کمی استراحت دو نفر از اعضای گروه تصمیم گرفتند در محل امامزاده بمانند و با باقی گروه به سمت آبشار نروند در نتیجه تمام وسایل و کولهها را در امامزاده جا گذاشتیم و در ساعت 12:06، سبک و بدون هیچ وسیلهای به سمت آبشار شکرآب حرکت کردیم.
بعد از 10 دقیقه پیادهروی سریع در ساعت 12:15 به آبشار رسیدیم. بعد از گرفتن عکسهای یادگاری و تماشای منظره زیبای آبشار شروع به آب بازی کردیم؛ چند نفر زیر آب سرد آبشار ایستادند و کاملا خیس شدند و باقی بچهها کفشها را درآورده و پاها را در آب آبشار خنک کردند. آب بسیار سرد بود اما با وجود آسمان صاف و آفتابی همه زود گرم شدند. بعد از اینکه کمی در کنار آبشار و رود نشستیم و از طبیعت زیبا لذت بردیم، کفشها را پوشیدیم و در ساعت 12:37 به سمت امامزاده برگشتیم.
در ساعت 12:47 همه اعضا در امامزاده جمع شدیم و لباسهای خیس را عوض کردیم و بعد از جمع کردن کولهها و وسایل در ساعت 13:02 از امامزاده خارج شدیم و به سمت مبدا و صرف ناهار حرکت کردیم. در مسیر رفت جایی را برای صرف ناهار انتخاب کرده بودیم ولی بعد از بررسی مجدد تصمیم گرفتیم جای دیگری پیدا کنیم. تا ساعت 13:14 منطقه را بررسی کردیم و مسئول فنی گروه برگشت عقب شاید جای بهتری پیدا کند ولی در نهایت در ساعت 13:25 در مسیر به سمت آهار، جایی در درهای در بستر رودخانه که از مسیر پاکوب فاصله داشت انتخاب کردیم و افراد گروه یکی یکی با کمک مسئول فنی و سایر اعضای باتجربهتر گروه پایین رفتیم و به محل مورد نظر رسیدیم. در ساعت 13:34 همه اعضا به محل رسیده بودند و شروع کردیم به خارج کردن وسایل از کولهها. محلی که انتخاب کرده بودیم درست کنار رودخانه و در سایه درختان و کوه بود و بسیار زیبا و آرامشبخش.
باز هم مثل وعده صبحانه با همکاری همه اعضای گروه شروع به درست کردن ناهار و مخلفات کردیم. بجز وسایل برای ناهار گروهی، هرکدام از اعضا خوراکیهای مختلفی هم آورده بودند که با سایر اعضای گروه تقسیم کردند. در ساعت 13:52 قبل از درست شدن غذا یکی از اعضا که از وسط راه به ما ملحق شده بود از گروه جدا شد و به سمت تهران بازگشت. آب رودخانه بسیار خنک و خروشان بود، ما برای خنک شدن، نوشابهها و میوهها را داخل آب گذاشته بودیم اما از آنجایی که خوب مهار نشده بودند آب یکی از نوشابهها را با خود برد که بعدا یکی از اعضای گروه آن را در پایین دست پیدا کرده بود.
ناهار را در فضایی بسیار شاد و با انرژی صرف کردیم و بعد از مدتی در ساعت 15:40 دو نفر دیگر از اعضا از گروه جدا شدند تا زودتر به تهران بازگردند. مقدار غذا و تنقلات بسیار زیاد بود و آماده کردن آنها مدتی طول کشید. در تمام این مدت تمام اعضا شاد بودند و از این لحظات ناب لذت میبردیم.
بالاخره وقتی خوراکیها تمام شدند در ساعت 16:35 شروع کردیم به جمع کردن وسایل و خاموش کردن آتش. اعضا چند کیسه بزرگ زباله همراه داشتن و تمام منطقه را قبل از رفتن پاکسازی کردیم. بعد از جمع کردن وسایل عکسهای یادگاری و فیلم گرفتیم و در ساعت 16:49 به سمت مسیر اصلی حرکت کردیم. در ساعت 16:55 همه اعضا در مسیر پاکوب بودیم و به سمت روستای آهار حرکت کردیم.
در ساعت 17:32 در نزدیکیهای روستای آهار، سرپرست گروه برای سرعت بخشیدن به حرکت اعضا موزیک شاد و پر انرژی گذاشت و همه با انرژی بیشتر و در حال آواز خواندن به مسیر ادامه دادیم. در ساعت 17:40 وارد روستای آهار شدیم. در ساعت 18:06 به ابتدای روستای آهار و جایی که صبح برای سرویس بهداشتی توقف کرده بودیم رسیدیم و بعد از توقف بسیار کوتاه به سمت محل اتوبوس حرکت کردیم. از آنجایی که مدتی آنتن نداشتیم سرپرت نتوانسته بود با راننده اتوبوس تماس بگیرد و وقتی تماس گرفت اتوبوس کمی دیر به ما رسید و تعدادی از اعضای گروه جلوتر منتظر اتوبوس بودند اما در نهایت ساعت 18:24 همه اعضا سوار اتوبوس شده بودیم. وقتی همه اعضا سوار شدند، با موهیتویی که از صبح داخل ماشین منتظر ما بود پذیرایی شدیم و از طعم دلچسب و خنک آن لذت بردیم و به سمت تهران حرکت کردیم.
ترافیک مسیر بسیار زیاد بود و در ساعت 18:40 از زمان استفاده کردیم و جلسه انتقادات و پیشنهادات برگزار شد. بعد از آن کمی استراحت کردیم و در آرامش از صدای موسیقی لذت بردیم. در ساعت 19:25 موسیقی بسیار شاد شد و اعضای گروه برای تخلیه باقی مانده انرژی شروع به رقص، آواز و شادی کردیم و تا ساعت 20:45 لحظات بسیار شاد و خاطره انگیزی ساختیم تا این برنامه فراموشنشدنیتر از پیش شود.
از آنجایی که ترافیک بسیار زیاد بود 4 نفر از اعضای گروه در ساعت 20:55 با هماهنگی راننده در مسیر پیاده شدند و باقی گروه در لحظات باقی مانده بازی دور انجام دادیم که بسیار به ما خوش گذشت. در نهایت حدودا ساعت 21:30 بعد از پشت سرگذاشتن یک روز عالی و به یادماندنی به دانشگاه و محل سوار شدن رسیدیم و بعد از برداشتن کولهها و خداحافظی از سایر اعضا به سوی روزهای خوب و هفتهای پرانرژی قدم برداشتیم.