بخش پنجم: توضیحات برنامه

پنج شنبه 11 مرداد، روزی بود که در تقویم کوهساران برای شروع برنامه دماوند شمال شرقی در نظر گرفته شده بود. آخرین برنامه های آماده سازی برای دماند این سال به ترتیب آزادکوه (یک روزه)، خلنو (یک روزه)، علم کوه ( دو روزه، کوله سنگین) ، شبمانی توچال ( کوله سنگین) بودند. برنامه دماوند با 13 نفر و طبق برنامه تقویم گروه اجراشد.

روز اول

برای ترنسفر این برنامه ازخودروهای شخصی استفاده شد. 13 نفر به وسیله 3 خودرو ساعت 4:30 از تهران به سمت ناندل از طریق جاده هراز حرکت کردیم. از تهران تا ناندل حدود 160کیلومتر راه و در صورت سنگین نبودن ترافیک حوالی 3 ساعت مسیر است. یک بار توقف در حوالی روستای پلور برای رسیدن خودروها به هم و خرید و سرویس بهداشتی رفتن انجام شد. از حوالی روستای پلور تا ناندل در بخشی از مسیر مه قشنگی تشکیل شده بود که به زیبایی مسیر افزوده بود. حوالی ساعت 8 به روستای ناندل رسیدیم. صبحانه خوردیم و وسایل را بار نیسانی که قبلا هماهنگ کرده بودیم کردیم. هزینه نیسان برای مسیر رفت 1 میلیون تومان بود و هر 13 نفر سوار یک نیسان شدیم. حدود یک ساعت زمان برای رسیدن نیسان به ابتدای پیمایش یعنی گردنه سر نیاز است. در مسیر حوالی 10 نیسان کوهنورد بر بودیم که نشان از شلوغ بودن مسیر پیمایش در ادامه داشت. مسیر ناندل تا گردنه سر مه آلود و زیبا بود. ساعت 9:35 به گردنه سر رسیدیم. گردنه سر محل شروع پیمایش است.

کوهنوردانی که مایل به استفاده از قاطر برای حمل بار از گردنه سر تا تخت فریدون می باشند می توانند در این محل وسایل را به قاطر بار بزنند. هزینه حمل هر گونی توسط قاطر 400 تومان بود و در این گونی ها به طور متوسط ظرفیت وسایل و تجهیزات دونفر ( تجهیزات برنامه دو روزه و شب مانی دار) را دارا بودند. اکثر بچه های گروه نیز بخشی از تجهیزات مانند چادر، کیسه خواب و بخشی از آب را بار قاطر ها کردند.

به خاطر شلوغ بودن مسیر دماوند در آن زمان و ترس از پر شدن جای چادر زدن تعدادی از دوستان که توانایی پیمایش با سرعتی بالاتر از سرعت تیم را داشتند؛ سریع تر حرکت کرده تا در زود تر در تخت فردیون چادر بر پا کنند و برای سایر اعضای تیم جا بگیرند. شاکله اصلی تیم نیز ساعت 10:15 پیمایش را شروع کرد. لازم به ذکر است گردنه سر در ارتفاع 2800 متری قرار دارد. پیمایش ما در روز اول با بسیار ریتمیک انجام شد. جلودار کاملا مسلط به ریتم و هماهنگ حرکت می کرد و صدای نفس های ارادیش تنظیم کننده ی ریتم نفس های ارادی تیم بود. در ساعت های ابتدایی 300 متر افزایش ارتفاع در ساعت داشتیم و پس از چند ساعت حرکتی حوالی 350 متر افزایش ارتفاع در ساعت را ادامه دادیم. مسیر کم چالش بود. هوا مه آلود و دمای حسی بالای 10 درجه بود. شیب مسیر روز اول زیاد نبود و باد نیز در پیمایش روز اول پر سرعت نبود تا سبزه لش پر سرعت نبود( زیر 15 کیلومتر بر ساعت). تنها چالش سنگینی هوا به علت رطوبت بالای هوا بود که آن هم آنقدر چالش مهمی نبود.

ساعت14:10 به سزه لش رسیدیم. لازم به ذکر است از گردنه سر تا سبزه لش دو استراحت داشتیم به ترتیب به مدت 5 و7 دقیقه. سبزه لش دارای ارتفاعی حدود 4000 الی 4100 متری است. این مکان بعد تخت فریدون دومین مکان محبوب برای شب مانی برای صعودکنندگان جبهه شمال شرقی دماوند است. این جا می توان از برف آب ها در صورت نداشتن آب تمیزتر برای شست و شو و آشامیدن استفاده کرد. نکته آزاردهنده سبزه لش تعداد بسیار بالای مگس ها به خاطر زیاد بودن مدفوع انسانی و قاطرها در منطقه بود. ما در سبزه لش ناهار خوردیم و ساعت 14:10 ادامه پیمایش را استارت زدیم و ساعت 15:25 به تخت فریدون رسیدیم. لازمبه ذکر است از سبزه لش تا تخت فریون سرعت باد افزایش یافت و به نظر در حوالی  تخت فریدون سرعتی حوالی 20 الی 25 کیلومتر بر ساعت داشت.

منطقه تخت فریدون در ارتفاع حوالی 4350 تا 4400 قرار دارد و اکثر کوهنوردانی که قصد شبمانی دارند در این مکان شب مانی می کنند. پناهگاه تخت فریدون خیلی بزرگ نیست و امکان اسکان و خواب برای حوالی 15 نفر را دارد. این پناهگاه پناهگاهی ساده و بدون امکانات خاص و سرویس بهداشتی است. لازم به ذکر است منطقه قابلیت چادر زدن را برای تعداد قابل توجهی از کوهنوردان دارد. در تایمی که ما بر فراز تخت قریدون بودیم. دریای ابر بسیار بسیار زیبایی در ارتفاعات پایین تر تشکیل شده بود که ویوی بینظیری را در منطقه ایجاد کرده بود.

ما ابتدا در تخت فریون چادر زدیم و سپس ساعت4:45 برای هم هوایی شروع به افزایش ارتفاع حوالی 150 متری کردیم. از نظر گزارش نویس یکی از اشتباهات تیم سرعت بالا و ریتمیک نبودن پیمایش در زمان این هم هوایی بود که باعث خستگی بعضی از بچه های تیم و کمی ترس و کاهش انگیزه شد.( البته به میزان خیلی کم). به برگزار کنندگان آتی این برنامه توصیه می شود؛ در تک تک لحظات این برنامه به ریتم حرکت و هماهنگی گام و باتوم و تنفس توجه ویژه کنند. ساعت 18 دوباره به تخت فریدون برگشتیم. بعد خوردن شام اکثر همنوردان ساعت 20 الی 21 خوابیدند. (ساعت خاموشی اعلام شده سرپرست در برنامه ساعت 20 بود)

روز دوم:

بیدار باش و ساعت برنامه ریزی شده برای حرکت به ترتیب ساعت 3 و 4 بود. قبل حرکت صبحانه خورده خوردیم، گرم کردیم و سرپرست توضیحات ضروری برای ادامه برنامه را با تیم مرور کرد. با نیم ساعت تاخیر ساعت 4:30 پیمایش را استارت زدیم. این تاخیر تنها تاخیر بااهمیت در کل این برنامه بود.

بخش اول مسیر قبل از گرده دارای پاکوب کاملا مشخصی است و شیب مسیر نیز بالا نیست. از ارتفاع حدود 4800 متری مسیر گرده آغاز می شود. که سنگ لاخ بوده و بسیار ریزشیست. بخش کمی از این مسیر دارای دست به سنگ است که فنی نمی باشد و به راحتی بدون تجهیزات خاصی قابل پیمایش است. از ارتفاع 4800 به بالا دمای هوا رفته رفته به طور محسوسی کاهش میابد؛ مه غلیظ تر می شد و باد نیز شدید تر. در ارتفاع حوالی 5000 متری به صلاح دید سرپرست یکی از هم نوردان با همراهی به سمت پایین برگشتند و ما با 11 نفر به صعود ادامه دادیم. بخار در سمت چپ و یخچالی دیگر در سمت راست منظره ای زیبا برای کوهنوردان ساخته بودند. در مسیر صعود مجبور به عبور از دو برفچال بودیم که البته با توجه به سطح لغزندگی و شیب تهدیدی برای کوهنوردان آموزش دیده نبودند. چند صد متر آخر بوی گوگرد نیز به مشام می رسید. همچنین سنگینی ترافیک مسیر ریتم تیم را کمی بهم زد.

9:45 به قله رسیدیم. لازم به ذکر است در طول مسیر هر ساعت استراحت هایی حوالی 5 الی 10 دقیقه ای داشتیم. قله بسیار شلوغ بود و به سختی تعدادی عکس گرفتیم و بعد نیم ساعت حولی 10:15 به سمت پایین حرکت کردیم.

13:10 به تخت فریدون رسیدیم و بعد ناهار و جمع کردن چادر و کوله 2:40 از تخت فریون به سمت گردنه سر حرکت کردیم و 17:45 به گردنه سر رسیده و سوار نیسان شدیم. پس از یک ساعت به ناندل رسیده و سوار خودرو ها شده و به تهران حرکت کردیم و حوالی 2 شب به تهران رسیدیم.