
گزارش برنامه دوچرخه سواری ویسر به نوشهر
مسیر فوق العاده زیبا و سرسبز و بهشتی بود ،
و در ابتدا چالش خاصی نداشت.
عموما سرپایینی و مسطح ، و در برخی قسمت های کوتاه سربالایی های سبک بود.
مسیر فوق العاده زیبا و سرسبز و بهشتی بود ،
و در ابتدا چالش خاصی نداشت.
عموما سرپایینی و مسطح ، و در برخی قسمت های کوتاه سربالایی های سبک بود.
با هماهنگی سرپرست ۹ صبح برای دیدن هرچه بیشتر مناظر بهاری جنگل به سمت روستای زنگلاب رکاب زدیم. در مسیر به دیواره ها، جنگل هایی با درختانی صورتی و همچنین دشت های وسیعی برخوردیم و مدتی را جهت عکاسی با این صحنه ها سپری کردیم.
تا دریاچه حدود سه کیلومتر زیر بارانی دلپذیر عکس گرفتیم، دویدیم، پریدیم، خندیدیم و پیمایش کردیم. طبیعتی سرسبز و چشمنواز، تلفیقی از دریاچه و دیوارههای بلند سنگی. در بالای آن دیوارهها، قلعه شاداب قرار داشت. از ویلا تا دریاچه سرازیری بود.
مسیر را اشتباه رفتیم…
عده ای دوست نداشتن کسی از این مسیر تردد کند…
متوجه بوی گوگرد شدیم…
دوچرخه ها به سیم های برق گیر می کردند…
مسیری که تا رسیدن به شهر پیش رویمان بود ترکیبی بود از سنگلاخها، شیبهای تند و سرپایینیهای روان. در همین حین لنت ترمز یکی از اعضا تمام شده بود که سرپرست به کمکش رفت.
برای دیدن دریاچه فراخین از مسیر خارج شدیم، از یک جایی به بعد که پستی و بلندی های مسیر خیلی زیاد می شد دوچرخه ها را کنار هم گذاشتیم و پیاده به سمت دریاچه رفتیم.